كربلا نمايشگاه معنا و روحانيت نه نمايشگاه جنايت بشر
در زمان ما معمول است كه كشورها نمايشگاه صنايع درست میكنند و گاهی
نمايشگاه جهانی از همه كشورهای دنيا درست میكنند . ظاهرا در هر شصت سال
يك بار تمام دنيا يك نمايشگاه ترتيب میدهند . گويند برج ايفل يادگار
يك نمايشگاهی است كه در شصت و اند سال پيش ساخته شده . در سه چهار
سال پيش نيز نمايشگاهی در بروكسل ترتيب دادند كه از همه كشورهای شرق و
غرب در آنجا جمع شده بودند و مردم از همه دنيا به آنجا رفتند . منظور از
اين نمايشگاهها نشان دادن محصولات فكری و عملی بشر است . در آنجا انسان
عظمت فكر و فعاليت و مقدار هنرنمايی بشر را میفهمد . در آنجا همه چيز
را میآورند از سوزن تا يك نمونه كارخانههای عظيم . صحنه كربلا را میتوان
تشبيه كرد به يك نمايشگاه ، ولی نه نمايشگاه علم وصنعت بلكه نمايشگاه
معنويت و معرفت . در اين نمايشگاه انسان میتواند به عظمت قدرت اخلاقی
و روحی و معنوی بشر پی برد و بفهمد تا چه اندازه بشر با گذشت و فداكار و
آزاد مرد و خداپرست و حق خواه و حق پرست میشود ، معانی صبر و رضا و
تسليم و شجاعت و مروت و كرم و بزرگواری تا چه
اندازه قدرت ظهور و بروز دارد .
معمولا اهل منبر وقتی كه میخواهند قضيه كربلا را بزرگ كنند جنبه فاجعه
بودن و ظلم و ستمها را بزرگ میكنند ، در جستجوی پيدا كردن و حتی جعل
كردن فاجعههايی هستند ، با بيانهای مختلف و تشبيهات و مجسم ساختنها
جنبه فاجعه بودن را تقويت میكنند و حال آنكه ما بايد از خود بپرسيم
بزرگی حادثه كربلا از چه نظر است ؟ آيا از نظر فجيع بودن است ؟ قطعا اين
فاجعه ، فاجعه كم نظيری است چنانكه ابوريحان بيرونی در " الاثار الباقية
" به نقل " نفس المهموم " گفته و همچنين ديگران ، ولی فاجعه عظيم و
شايد عظيمتر از اين در دنيا زياد بوده . خود فاجعه مدينه كمتر از فاجعه
كربلا نبوده . عظمت مطلب از لحاظ سيد الشهدا و ياران آن حضرت است نه
از لحاظ ابن زياد و ابن سعد و اتباع و اشياع آنها ، عظمت سعادت است نه
عظمت شقاوت . كربلا بيش از آن اندازه كه نمايشگاه شقاوت و بدی و ظهور
پليدی بشر باشد نمايشگاه روحانيت و معنويت و اخلاق عالی و انسانيت است
ولی اهل منبر كمتر به آن جنبه توجه دارند ، و به عبارت ديگر در اين قضيه
از آن جنبه بايد نگاه كرد كه اباعبدالله و اباالفضل و زينب قهرمان
داستانند نه از آن جهت كه شمرو سنان قهرمان داستانند